ما در طلیعه یک عصر جدید هستیم/ زن شبیهسازی شده دستاورد جهان رسانه زده است
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۲۱۶۵۴
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری ایرنا، دکتر جمیله علم الهدی همسر رئیس جمهوری اسلامی ایران در نشست صمیمی با بانوان خارجی شرکت کننده در مجمع جهانی اهل بیت(ع) گفت: چندی است که مشاهده می کنیم رویدادهای متنوع در حوزه های مختلف اقتصادی سیاسی پزشکی علمی فناورانه و حتی محیط زیستی باسرعت و شتاب بی نظیری در حال وقوع است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه برخی از نظریه پردازان، عصر جدید را عصر فراصنعتی می دانند، گفت: البته عبارتی که این روزها خیلی شنیده می شود و در قالب های هنری و تبلیغی و حتی گزارش های علمی و فناورانه زیاد به گوش می خورد، عبارت «متاورس» است. متاورس اشاره می کند به یک جهان شبیهسازی شده و در واقع مدام به ما بشارت داده می شود که در آینده ای نه چندان دور می توانیم یا ناگزیریم در چنین جهان تخیلی و یک عالم شبیه سازی شده زندگی کنیم. این متاورس یا جهان تخیلی حاصل جمع همه پیشرفت ها و دستاوردهای علوم و فناوری های مختلف است.
وی ادامه داد: اغلب شنیده اید که در بعضی از کشورهای توسعه یافته دانشگاه ها و مجامع علمی دست اندرکار فناوریهای پیشرفته ای هستند که بسرعت چنین جهان دست ساخته بشر را خلق می کند همچنین جوانان اغلب کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه و حتی سیاستمداران این نوع کشورها مدام ترغیب می شوند که خودشان را برای حضور موثر تر در چنین جهان شبیه سازی شده و تخیلی آماده کنند.
دبیر ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: هم اکنون جریان اصلی آموزش کودکان به خصوص در فضای مجازی بر مدار این تخیلات توسعه می یابد. به واقع تا حدی رونق بازار بزرگ بازی ها و انیمیشن ها بر اساس همین آینده خیالی تقویت می شود.
متاورس چشم اندازه آینده ما نیست بلکه ما هم اکنون نیز به نوعی در متاورس به سر میبریم
دکتر علم الهدی ضمن اشاره به تناقض و تعارض رویکردهای تربیتی رایج در فضای مجازی با رویکرد تربیت رسمی تاکید کرد: بطور غیر قابل باوری فاصله آموزش های رسمی در اغلب کشورها با این نوع تربیت افزایش می یابد. زیرا در حالی که ما با تولید روز افزون کالاهای فرهنگی و آموزشی متکی بر این نوع آینده نگری مواجه هستیم، نظام های رسمی آموزش هنوز در چارچوب های سنتی اداره میشوند.
وی افزود: با توجه به شرایط جامعه رسانه زده ای که ما داریم اگر خوب دقت کنیم می فهمیم که متاورس چشم اندازه آینده ما نیست بلکه ما هم اکنون نیز به نوعی در متاورس به سر میبریم. در واقع ما همین الان هم در یک جهان شبیه سازی شده و به شدت رسانهای شده زندگی می کنیم.
دبیر ستاد تعلیم و تربیت افزود: سالهای سال است که ما توسط بروکراسی هنجار شده ایم و تقریبا رفتار های شهروندی همه مردم در همه جوامع با استانداردهای جهانی و شاخص های بین المللی پدید آمده در یک فرهنگ خاص و فراگیر سازگار شده است و تقریبا جایی برای حضور فرهنگ های محلی و بومی در رفتار شهروندی در شهر های مدرن نیست. علاوه بر این ما توسط رسانه ها در همه بخش های زندگی شخصی نیز طراحی می شویم. به واقع در جهان رسانه ای شده امروز ما از ارتباط مستقیم با واقعیت های اجتماعی جهان محروم هستیم و جهان را از دریچه رسانه ها می شناسیم. ما یکدیگر را از طریق رسانهها می شناسیم و البته خوب می دانید که رسانه ها سرشار از مقاصد سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی هستند.
اسلام شبیه سازی شده با علم و فناوری و آداب شهر نشینی و عدالت بیگانه است
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اسلام هراسی دشمنان، تصریح کرد: آنها یک اسلام شبیهسازی شده و اصطلاحاً بازنمایی شده را عرضه میکنند که با حقیقت اسلام ناسازگار است و به لحاظ استانداردهای جهانی عقب افتاده و خرافی جلوه می کند. اسلام شبیه سازی شده با علم و فناوری و آداب شهر نشینی و عدالت و هرچه خوبی است بیگانه است.
وی در همین زمینه با اشاره به حادثه 11 سپتامبر در آمریکا، گفت: می دانید که این یک حادثه نبود بلکه یک سناریوی طراحی شده و تخیلی با مقاصد نظامی بود که به جهت سلطه بر کشورهای خاورمیانه ساخته شده بود. یک رویداد رسانه ای نسبتا موفق بود چون بسیاری از افراد با هوش و کم هوش در کشورهای توسعه یافته و عقب افتاده همه و همه این تخیلات را باور کردند.
زن شبیهسازی شده دستاورد جهان رسانه زده ای است که در آن به سر می بریم
دکتر علم الهدی با اشاره به بازنمایی دروغین رسانه ها از وضعیت زن مسلمان و جایگاه و مقام زن در اسلام ، خاطرنشان کرد: همه میدانیم در مورد مسئله زن حرفهایی مطرح میشود که خلاف واقعیت است یک زن شبیهسازی شده است و سال هاست که تمرکز بر زن شبیه سازی شده بخش اساسی سیاست گزاری ها در جوامع مردسالار کنونی است. هر فردی با وجدان خود کمی دقت کند، می فهمد که حقیقت زن با آنچه درباره زن در رسانه ها میبینید چقدر تفاوت دارد. حقیقت زن با وقار و معنویت و حیا گره خورده و از انواع بردگی و خودفروشی دور است.
دانشیار دانشگاه بهشتی گفت زن شبیه سازی شده دستاورد جهان رسانه زده ای است که ما ناگزیر در آن بسر می بریم. به گمانم این یک نوع مردسالاری رسانه ای است چه بسا زن شبیه سازی شده یک مردسالاری خشونت بار یا خشونت بارترین نوع مردسالاری است.
همسر رئیس جمهور ایران گفت: حالا شما به ایران آمدید و خودتان هم به وضوح می بینید همین تصویر جلسه امشب را بدون هیچ گفت و گو وشرحی در نظر بگیرید. اگر رسانه ها بتوانند عکسی از این جلسه را به جهان مخابره کنند تا حدی جایگاه و مقام زن در ایران مشخص می شود. این جلسه به خوبی پیام جمهوری اسلامی درباره جایگاه زن را می تواند نشان دهد. در واقع جمهوری اسلامی می خواهد بانوان دیگر یک قشر آسیب پذیر تلقی نشوند. این تلقی هم نوعی مردسالاری پنهان است. جمهوری اسلامی می خواهد زنان را از یک قشر آسیب پذیر به یک قشری از رهبران اجتماعی تبدیل کند. چنین رویکردی در کشور ما با ابداع و هدایت حضرت امام خمینی(ره) از همان ابتدای انقلاب آغاز شد. امام با به فراخواندن زنان به عر صه های مختلف جامعه به خصوص عرصه های خطر خیز سیاسی اوایل انقلاب به خوبی راهبری اجتماعی زنان را رقم زدند. آموزه های امام برای زنان را لازم هست بیشتر از این و در فرصت های مناسبتری شرح داد.
دکتر علم الهدی در تشریح اسلام شبیه سازی گفت: علاوه بر مسئله زن و مسئله انقلاب و مهمتر از این دو خود اسلام است که بطور کاملا متناقض طراحی و پردازش می شود. قرآن و اهل بیت (ع) با آن رویکردی که اکنون توسط رسانه های غربی، شبیهسازی شده و تصویر شده، بسیار متفاوت است، بنابراین میتوان گفت ما در حال حاضر نیز در یک متاورس فرهنگی زندگی می کنیم. لازم نیست که صبر کنیم، همین الان ذهنها، رفتار و افکار اغلب مردم طراحی شده است. به استانداردهای رفتارهای زنان در سراسر دنیا نگاه کنید، میبینید این رفتارها در جایی طراحی شده استانداردهای افکار مردم را در باره پیشرفت یا در مورد هدف زندگی یا خوشبختی یا هر مقوله مهم دیگر ببینید، متوجه می شوید که این افکار نسبت به مختصات فرهنگهای بومی تهی شده است.
وی در تشریح ابعاد دیگر عصر جدید، اظهار داشت: یکی از روایتهای دیگر در باره عصر جدید، همان روایت ضد ماشینگرایی و ضدمادهگرایی است که معتقد به معنویت است، در این مفهوم گویا انسانی که زمانی میخواست همه کوشش و همت خود را برای تنآسایی، لذت و رفاه، صرف کند و به توسعه علم و فناوری دست زد، اکنون دیگر از این وضعیت خسته شده و در واقع دیگر این خوشی ها به او آرامش نمیدهد بلکه او را بیشتر سردرگم کرده است.
گمشده انسان امروز معنویت است
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: انسان متوجه شده گمشده او معنویت است و بنابراین میتوان عصر جدید را عصر انقلاب علیه ماشین و زندگی مادی و دستیابی به معنویت تلقی کرد. از این رو معتقدم عصر جدید، عصر انقلاب اسلامی است و این انقلاب که در این مرز و بوم شروع شده، به سایر کشورها نیز کم کم راه خود را باز می کند. بنابراین ما اکنون در طلیعه عصر انقلاب معنوی بسر میبریم و در این شرایط گمانم ان هست که زنان مسئولیت بزرگی بر عهده دارند. انقلاب معنوی به یک معنا شورشی علیه ناواقع گرایی، تخیلی بودن و پنداری زیستن و شورشی علیه شبیهسازیها، سلطههای رسانهای، دروغپردازیها و علیه مادیگرایی است و البته بانوان می توانند پیشقدم شوند و رهبری چنین انقلابی را به دست بگیرند.
وی خاطرنشان کرد: این انقلاب برخلاف سنت انقلابهای مدرن و نهضت های سیاسی و انقلاب های مارکسیستی از خیابان شروع نمیشود. انقلاب معنوی بر باورهای قلبی متمرکز است و به دلیل همین ماهیت خاصی که دارد از درون خانهها شروع میشود. این چیزی است که سلطه گران خوب فهمیده اند. آنها و به بهانه های مختلف از جمله برابری با مردان، یا بهتر بگویم رقابت با مردان در دستیابی به منابع قدرت و ثروت، زنان را نسبت به خانه، خانهداری، فرزندپروری، تربیت خویشتن و معنویت و اخلاق و دیانت بیتفاوت و بی انگیزه میکنند.
دکتر علم الهدی تاکید کرد: یکی از جلوه های انقلاب معنوی بازگشت به ولایت اهل بیت عصمت و طهارت است و همه دوستداران اهل بیت نیز این را میدانند آن چیزی که عشق اهل بیت(ع) را در نسلها منتقل کرده، مادر است یا بطور کلی محمل معنویت خانواده است. انقلاب اسلامی ما نیز به همین دلیل ارتباط با اهل بیت است که در درون خانهها متولد شده، رشد کرده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
عصر جدید عصر انقلاب معنویت است
همسر رئیس جمهور ادامه داد: بنابراین اگر بخواهیم با سرعت بیشتر و با دقت و منطق عقلانی پیش برویم، راه انقلاب معنوی فقط بازگشتن به امر واقعی به حقیقت بنیادین به حقایق متعالی است انقلاب معنوی تنها با دور شدن از چنگال جهان شبیهسازی شده رسانه هاست. رویکرد شبیه سازی فرهنگی یا متاورس فرهنگی رویکردی است که سلطه گران و سودجویان به ما تحمیل می کنند
وی در پایان افزود: تعمیق و توسعه عشق به اهل بیت(ع) البته مستلزم جهاد و سخت کوشی است. این راه قطعا ساده نخواهد بود پیچیده و پر چالش است ولی باید محکم و امیدوار به امدادهای غیبی الهی و امیدوار به ذکاوت جوانان و بانوان فرهیخته ای باشیم که دلخسته از سلطه فرهنگ سوداگرانه و ماشین زده خواهان کشف حقیقت و تحقق خویشتن هستند.
برچسبها اسلام هراسی جمهوری اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران جمیله علم الهدی امام خمینیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: اسلام هراسی جمهوری اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران جمیله علم الهدی امام خمینی اسلام هراسی جمهوری اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران جمیله علم الهدی امام خمینی جهان شبیه سازی شده اسلام شبیه سازی شبیه سازی شده دکتر علم الهدی جمهوری اسلامی انقلاب معنوی علم و فناوری جهان رسانه عصر انقلاب رسانه زده اهل بیت ع عصر جدید رسانه ها رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۲۱۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل